چرا بعضی وقتها ما آدمها یادمون میره که چه ماموریتی داریم؟ چرا گاهی خودمون رو هم فراموش میکنیم و یادمون میره که حساب و کتابی هم هست؟
چرا توی دنیا غرق شدیم؟ چرا بعضی از ما برای معنویات وقت نداریم؟
چرا؟
خسته شدم از این همه گشتن و پیدا نکردن. چرا ضربالمثل جوینده یابنده است درباره من صدق نمیکنه؟
شاید بهتر باشه بیخیال بشم و برم پی خوشی و خوش گذرونی.
ثبات مدیریت دولت نهم واقعا مثالزدنیه. تا طرف میاد جا بیفته و بفهمه چی به چیه، حکم عزل براش صادر میکنند و یکی که اصلا تخصص و سوادش رو نداره جایگزین میکنند و طرف هم بدون اطمینانی از اینکه میتونه کار کنه یا نه میاد سر کار. اگه قبول نکنه میگن با دولت نهم هم جهت نیست و اگه قبول کنه همین وضعیته.
حالا مدیران میانی به کنار، مدیران ارشد هم تضمینی ندارند. دوتا وزیر و یک معاون رییس جمهور عزل شدند، یک وزیر استیضاح شد، دوتا در نوبت استیضاح قرار دارند، دوتا هم تازه شروع به کار کردند که از فردای خودشون اطمینان ندارند. با این وضعیت مملکت چطوری قدرت اول منطقه میشیم کمی خندهدار به نظر میرسه، البته با این دولت و این رییس جمهوررررررررر!!!!!!!
امروز رییس مجلس بحرین که برای شرکت در اجلاس مجالس کشورهای آسیایی برای صلح به ایران آمده است، در حاشیه اجلاس در اسخ به سوال خبرنگاری که رسید کشورهای منطقه چه نقشی میتوانند در تامین امنیت خلیج فارس داشته باشند، گفت: چون لفظ خلیج فارس را به کار بردید به سوال شما جواب نمیدهم!
به نظرم خیلی پررویی و وقاحت میخواد که یه عرب، اون هم عربی که تا چند سال یش تبعه ایران بوده، در داخل کشور ایران با شنیدن نام خلیج فارس به نشونه اعتراض دیگه حرف نزنه!
در این گزارش که روز سه شنبه 7 نوامبر (16 آبان ماه) منتشر شده، نویسندگان وضعیت سانسور اینترنت در ایران را بررسی کرده و نوشته اند که در سال 2006 بیشترین سانسور در مورد مطالب و وب سایت هایی صورت گرفته که مسائل مربوط به حقوق زنان را پیگیری می کرده اند.
گردآورندگان این گزارش همچنین وضعیت فیلترینگ در ایران را سختگیرانه تر از گذشته ارزیابی کرده و نوشتهاند که در حال حاضر حدود 10 میلیون سایت در این کشور مسدود شده که بخش عمده آنها سایت های پورنوگرافیک، سیاسی و برخی سایتهایی است که به مسائل مذهبی میپردازند.
گزارشگران بدون مرز در توضیح دلایل احتمالی این اقدام نوشته است: "ممکن است مسئولین نگران وارد آمدن فشار بیش از حد بر شبکه بسیار ضعیف اینترنتی ایران بوده اند، اما این احتمال نیز می رود که دولت ایران می خواسته دسترسی کاربران را به محصولات فرهنگی غربی همچون فیلم و موسیقی محدود کند."
گردآورندگان این گزارش به غیر از ایران، نام دوازده کشور دیگر از جمله عربستان سعودی، کره شمالی، بلاروس، ازبکستان، ویتنام، و چین را هم در لیست 'دشمنان اینترنت' قرار داده اند.
مصر کشوری است که در لیست امسال گزارشگران بدون مرز به دلیل "بازداشت و آزار و اذیت شماری از وبلاگ نویسان" اضافه شده است.
از سوی دیگر سه کشور نپال، لیبی و مالدیو از سوی گزارشگران بدون مرز بدلیل نداشتن زندانی اینترنتی از آغاز سال 2006 و برداشته شدن محدودیت های دسترسی به اینترنت، از لیست کشورهای 'دشمن اینترنت' خارج شده اند.
اگر در ایران رسانهای وجود نداشت، کوتاهیها و ضعفها به پای چه کسانی نوشته میشد؟
اگر در ایران خبرنگاری وجود نداشت، چه کسانی جاسوس محسوب میشدند؟
اگر در ایران رسانهای وجود نداشت، بعضی افراد پلههای ترقی را بر دوش چه کسانی بالا میرفتند؟
اگر در ایران رسانهای وجود نداشت، چه کسانی باید بیکار میشدند؟
اگر در ایران رسانهای وجود نداشت ... .
دیشب که بخشی از گزارش عملکرد یک ساله احمدیتژاد رو گوش میدادم با خودم فکر کردم چقدر بیمحتواست. سراسر این گزارش فرافکنی بود. به نظرم دیواری کوتاهتر از رسانهها برای دولت نهم وجود نداره و همه کم کاریها رو تقصیر رسانهها میدونه. محمود جان! اگه ضعف داشتی شجاعت داشته باش و قبول کن، سعی کن در جهت اصلاحش حرکت کنی.
نکته جالبی که توی گزارش بود این بود که احمدینژاد میگفت: ما داریم میجنگیم! هم با داخل هم با خارج.
مگه دولت و مجلس و قوه قضاییه و ... همه یکی نیستند؟ مگه نمیگفتید اگه یکدست باشیم کارها بهتر پیش میره؟ حالا با کی دارید میجنگید؟ اینکه میگفتند نمیذارند دولت کار کنه مال زمان خاتمی بود. شما دیگه چه بهانهای دارید؟
توصیه میکنم دولت بجای این فرافکنی و فرار از پذیرش مسوولیت، به فکر اصلاح روند کاری خودش باشه.
«بیل گیتس»، رئیس «مایکروسافت»، در یک سخنرانی در یکی از دبیرستانهای آمریکا، خطاب به دانشآموزان گفت: «در دبیرستان خیلی چیزها را به دانشآموزان نمیآموزند». او هفت اصل مهم را که دانشآموزان در دبیرستان فرا نمیگیرند، بیان کرد.
اصول بیل گیتس به این شرح است:
اصل اول: در زندگی، همه چیز عادلانه نیست، بهتر است با این حقیقت کنار بیایید.
اصل دوم: دنیا برای عزت نفس شما اهمیتی قایل نیست. در این دنیا از شما انتظار میرود که قبل از آنکه نسبت به خودتان احساس خوبی داشته باشید، کار مثبتی انجام دهید.
اصل سوم: پس از فارغالتحصیل شدن از دبیرستان و استخدام، کسی به شما رقم فوقالعاده زیادی پرداخت نخواهد کرد. به همین ترتیب قبل از آنکه بتوانید به مقام معاون ارشد، با خودرو مجهز و تلفن همراه برسید، باید برای مقام و مزایایش زحمت بکشید.
اصل چهارم: اگر فکر میکنید، آموزگارتان سختگیر است، سخت در اشتباه هستید. پس از استخدام شدن متوجه خواهید شد که رئیس شما خیلی سختگیرتر از آموزگارتان است، چون امنیت شغلی آموزگارتان را ندارد.
اصل پنجم: آشپزی در رستورانها با غرور و شأن شما تضاد ندارد. پدر بزرگهای ما برای این کار اصطلاح دیگری داشتند، از نظر آنها این کار «یک فرصت» بود.
اصل ششم: اگر در کارتان موفق نیستید، والدین خود را ملامت نکنید، از نالیدن دست بکشید و از اشتباهات خود درس بگیرید.
اصل هفتم: قبل از آنکه شما متولد بشوید، والدین شما هم جوانان پرشوری بودند و به قدری که اکنون به نظر شما میرسد، ملالآور نبودند.